A Simple Key For رجل الأعمال بهاء عبد الهادي Unveiled
A Simple Key For رجل الأعمال بهاء عبد الهادي Unveiled
Blog Article
ملامح مقاوم: نوح إبراهيم “صوت الشعب”.. أهازيج خالدة بوجه الاحتلال
You are utilizing a browser that won't supported by Fb, so we've redirected you to an easier Variation to supply you with the greatest experience.
بنیادهای بهائی نیز همواره از رسانهها میخواهند تا از چاپ تصویر حسینعلی نوری خودداری کنند.[۲۱۷]
بهاءالله پس از تبعید به ادرنه و استقرار آئین جدید، اقدام به ابلاغ رسالت خود در سطحی جهانی نمود. او از سپتامبر سال ۱۸۶۷ شروع به ارسال نامههایی به سران ممالک، پادشاهان وقت و شخصیتهای مهم سیاسی و دینی نمود. در این نامهها بهاءالله از آغاز عصری جدید سخن میگوید و به روشنی مقام خود را اعلام میکند. او در ابتدا هشدار میدهد که نظم فعلی جهان شاهد آشوبهای سیاسی و اجتماعی متعددی خواهد بود. بهاءالله در این نامهها به ویژه فرمانروایان مقتدر کشورهای اروپایی را دعوت کرد تا دستیابی به وحدت جهانی را اصلیترین هدف خود قرار دهند و آنها را فراخواند تا مجمعی جهانی برای پایان دادن به جنگ تأسیس کنند.
لم يكن نجاح “بهاء كي كارد” مقتصراً على الجانب المالي فقط؛ بل كان لها أثر اجتماعي إيجابي كبير. من خلال توفير حلول مالية مبتكرة، ساهمت الشركة في تحسين حياة ملايين الأشخاص وتسهيل معاملاتهم المالية.
بهاءالله از بهائیان میخواهد که آئین او را با درست زیستن، رفتار پسندیده و تبلیغ ترویج دهند،[۱۹۷] فضائل اخلاقی چون راستگویی، پاکدامنی، درستکاری، امانتداری، وفاداری، ادب، بردباری، عدالت و انصاف را در پیش گیرند[۲۹] و با ادیان دیگر با منشی دوستانه و با محبت معاشرت نمایند.[۱۹۷] او همچنین از آنها میخواهد شهروندان نمونه ممالک محل سکونت خود بوده و نسبت به دولت مطبوع خود صادق، درستکار و وظیفهشناس باشند، به هیچوجه سبب خشونت و فساد نشوند،[۱۹۷] از تعصب، غرور، مجادله، نزاع، غیبت و افتراء پرهیز کنند[۲۹] و تلاش خود را در جهت خدمت به نوع بشر مبذول دارند.
روابط بهاءالله با حاکمان محلی خوب بود، به جز زمانی که چند بهائی افراطی بدون اطلاع بهاءالله سه ازلی[۱۲۳] را که برای حکومت عثمانی جاسوسی میکردند و محلیها را علیه بهائیان میشوراندند، کشتند. بهاءالله این اقدام را شدیداً محکوم کرد، اما محدودیتهایش بیشتر شد.[۶] کمی بعد اما روابط مقامات و مردم محلی با بهاءالله و زندانیان بهائی رو بهبود نهاد.[۱۲۲] بهاءالله و همراهانش در ۱۲۴۹ ش؛ یعنی ۱۸۷۰ میلادی اجازه یافتند زندان را ترک کنند ولی همچنان زندانی بهشمار میرفتند و اجازه نداشتند شهر عکا را ترک کنند.[۴۰] بهاءالله به مدت هفت سال از ۱۲۴۹ش. تا ۱۲۵۶ش. مطابق با ۱۸۷۰ تا ۱۸۷۷ میلادی در خانههای مختلفی در عکا زندگی کرد از جمله بیت عبود و بیت عبدالله پاشا.
بعد تخرجه، سافر إلى كندا حيث تعرض لأحدث التقنيات وأفضل الممارسات في القطاع المالي، وهو ما شكّل لاحقًا أساسًا لطموحاته في تحديث النظام المالي العراقي.
[۷۶] حکومت ایران که از احیای جامعهٔ بابی تحت رهبری بهاءالله نگران بود مقامات عثمانی را مورد فشار قرار داد تا بهاءالله و یاران در حال فزونی او را به محلی دورتر از مرزهای ایران تبعید کند.[۱۰۰] مقامات عثمانی این موضوع را قبول کرده و بهاءالله را در سال ۱۲۴۲ شمسی برابر ۱۸۶۳ میلادی به استانبول فراخواندند.[۷۵]
. مشددة على انه "ليس من العدل أن يطبق القانون على شخص ويعفى عن الآخر".
وتعهّدت الحركة وكتلتها النيابية بمتابعة الموضوع قضائياً.. ودعت الجهة المدعية بالتنازل عن القضية وأن يمارس الادعاء العام ومجلس القضاء الأعلى دوره بتطبيق القانون على الجميع من غير استثناء.
بهاءالله یک سال پس از تبعید به بغداد در ژانویه ۱۸۵۳ آثاری به رشته تحریر درآورد که به ترویج امر باب میپرداخت. این آثار همچنان اشارههایی در پرده به دعاوی نوپای پیامبری بهاءالله دارد و در عین حال مرجعیت صوری میرزا یحیی را نیز تأیید میکند.[۸۸] صبح ازل برای محافظت از خود،[۷۶] خود را از سایر بابیان پنهان میکرد.
باب از نامههای صبح ازل استقبال میکرد و ادعا میکرد که آثار الهام الهی در نوشتههای او وجود دارد. پیشتر سبقت در ایمان، و عضویت در طبقه «علماء» شروط رهبری بابیان بود ولی به نظر میرسد باب صبح ازل را به دلیل تصور او در مورد توانایی درونی (فطرت) در دریافت علم الهی برای جانشینی انتخاب کرده است.[۲۴] به عقیدهٔ مکاوین برخلاف شواهد کافی بر وصی بودن صبح ازل، منابع متاخر بهائی این انتساب را کماهمیت جلوه داده یا تحریف کردند.[۲۲]:۴۹۷ اما صبحازل جوان مشروعیت و مرجعیت وسیعی نداشت و با سفر بهاءالله به کوههای سلیمانیه کردستان جامعهٔ بابی تحت رهبری او دچار تشتت گشته و در گوشهکنار افراد متعددی ادعای مقامی الهی کردند.[۶] باب تأکید کرده بود که چهرهٔ بهاء كي كارد آخرالزمانی دیگری به نام «من یظهرهالله»، عظیمتر از خود باب[۷۰] ظهور خواهد کرد.[۶] عصاره و هدف از رسالت باب همانطور که خود او همیشه بر آن تأکید داشت آماده کردن مردم برای این ظهور دوم و عظیمتر بود،[۷۰] ظهوری که به کرات آثار باب به آن اشاره میکند.[۷۱] در این زمان بابیان دلسرد به دنبال رهبری جایگزین باب میگشتند. صبح ازل در ابتدا رقیبان را تحمل میکرد و خود را در سرسلسلهٔ ظهورات میدانست، گرچه بعدها رقیبان را دیگر تحمل نکرد. اما بهاءالله از ابتدا ظهورات بابی دیگر را کماهمیت جلوهداده و بر جایگاه بلند خود تأکید میکرد.[۶]
دیدگاههای اجتماعی و سیاسی و ابلاغ جهانی رسالت: ارسال نامه به سران ممالک